سندروم قورباغه آب پز و سندروم صندلی گهواره ای چه تاثیری بر سازمان دارد؟
یکی از مسائلی که در یک سازمان بسیار اهمیت دارد، منابع انسانی و یا همان سرمایههای انسانی سازمان هستند. گاهی مشاهده میشود که افراد سازمان دچار مشکلات مختلف میشوند که عدم حل این مشکلات باعث ترک سازمان و یا عدم عملکرد درست میگردد.
یکی از وظایف واحد منابع انسانی تشخیص به موقع مشکلات افراد سازمان و ایجاد راهکار برای حل آن است. این بدان معنی نیست که تنها واحد منابع انسانی چنین وظیفهای دارد. در دورانی که ما زندگی میکنیم، شاید بتوان گفت هر مدیری در سازمان خود مسئول منابع انسانی است. و از سوی دیگر در برخی موارد خود افراد سازمان و کارکنان باید در صدد حل مشکل برآیند.
دو مورد از مسائلی که ممکن است هر سازمانی به آن دچار شود، سندروم قورباغه آب پز و سندروم صندلی گهوارهای است؛ که در این مقاله به بررسی این دو سندروم میپردازیم.
سندروم قورباغه آب پز یا قورباغه پخته
اگر قورباغهای را در ظرف آب جوشی بیندازید، فورا از آن به بیرون میپرد. این در حالی است که ار همان قورباغه را در ظرف آب سردی بگذارید و زیر ظرف را روشن کنید، قورباغه متوجه گرم شدن تدریجی ظرف نمیشود و به نوعی به این گرم شدن تدریجی عادت میکند به طوریکه متوجه نمیشود ممکن است چه اتفاقی بیوفتد. بدین ترتیب قورباغه آنقدر در آب باقی میماند که کم کم آب به جوش آمده و قورباغه آب پز شده و نابود میشود. این مساله در ورانشناسی به سندرومی به نام سندروم قورباغه آب پز یا همان Boiling Frog تبدیل شده است.
این بدان دلیل است که قورباغهها قدرت بالایی در سازگاری با محیط اطراف خود دارند.
اگر بخواهیم این سندروم را به گونهای توضیح دهیم که بیشتر قابل لمس باشد، میتوانیم مثالی از شیوه آموزش در فلسفه بزنیم. در آموزش فلسفه با توجه به سنگینی مطالب، همواره یادآور میشود که افراد را ابتدا با مسائل سخت و پیچیده سردرگم نکنید. از مسائل پایه و سبک میتوان شروع کرد و به تدریج به مسائب سنگین تر رسید، به طوریکه فرد متوجه پیچیدگی مسائل نشود.
هر چیزی که به تدریج اتفاق بیوفتد قابل پذیرش تز است. اما اگر همان مساله به یکباره اتفاق بیوفتد، عمق مساله بیشتر مشخص شده و گاهی در برابر آن ایستادگی میشود.
این سندروم به گونهای است که هر فردی ممکن است در زندگی فردی و یا اجتماعی خود با آن مواجه شود. این سندروم در واقع عادت کردن به مشکلات و مسائلی است که چه در زندگی فردی و یا در محل کار با آنها مواجه میشویم.
گاهی دیده میشود که کارکنان یک سازمان و حتی خود سازمان دچار این مشکل میشود. برای مثال زمانیکه سازمانی گمتن میبرد که به جایگاه مطلوبی رسیده است، شاید نسبت به تغییرات کوچک پیرامون خود بی توجه شود. همین مساله مانند همان قورباغه است که چون در ابتدا آب سرد بوده به افزایش تدریجی دما توجهی نکرده و نابود میشود. این همان قرارگیری در نقطه امن است. گاهی لازم است از این نقطه امن بیرون آمد و مسائل اطراف را دید.
در مورد افراد سازمان نیز، اگر با بوجود آمدن مشکلی هرچند کوچک افراد در مقابل آن بی اعتنا باشند، با گذشت زمان چه بسا که خود دچار افسردگی و یا ناامیدی نسبت به کار شده و انگیزه ادامه دادن را از دست بدهند. این مسالهای است که منابع انسانی هر سازمان باید توجه ویژهای به آن داشته و حتی اگر افراد خود در ابراز مشکلات کوتاهی میکنند، با ترتیب دادن جلساتی به آنها در حل مشکلات کمک کند.
در کنار این مسائل، مدیر هر سازمان باید با بوجود امدن هر مشکلی، راه حل و استراتژی خاصی در پیش گیرد تا پیش از نابودی سازمان، بتواند آن را نجات دهد.
این همان مثال قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود است. مشکلات کوچک کم کم میتوانند به کوهی از مشکلات بزرگ تبدیل شوند. پس هرگز آنها را نادیده نگرفته و تلاش کنید که به مشکلات اطراف بی تفاوت نبوده و به آنها عادت نکنید.
برای این سندروم میتوان نوکیا را مثال زد. زمانیکه نوکیا به نقطه اوج و امن خود رسید، شاید بی تفاوتی آن به تغییرات پیرامون و عدم استفاده از تکنولوژیها جدید و یا ترس از تغییر بود که باعث شد رقبای او بر آن پیشی بگیرند.
سندروم صندلی گهواره ای
یکی دیگر از سندرومهایی که ممکن است هر فردی در یک سازمان به آن دچار شود، سندروم صندلی گهواره ای یا همان Rocking Chair Syndrome است. همانطور که میدانید اگر بر روی صندلی گهواری ای بنشینید، بارها و بارها تکان میخورید ولی اتفاق خاصی نمیوفتد و کاری انجام نمیشود. این دقیقا مسالهای است که ممکن است در مورد کار کرن در یک سازمان پیش آید.
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که یک کار را بارها و بارها انجام دهید ولی نتیجهای حاصل نشود. در اینجا به مثال ان است که بر روی صندلی گهوارهای نشستهاید، چون تکان میخورید ولی آوردهای برای شما و یا سازمان ندارد.
این یک هشدار است که راهی که در پیش گرفتهاید اشتباه است و باید آن را تغییر دهید. ترس از تغییر همواره باعث بوجود آمدن مشکلات فراوانی میشود که باید به موقع بر آن غلبه کرد.
زمانیکه فردی در سازمان دچار این سندروم شود، شاید در ظاهر به نظر آید که برای سازمان مفید است و فعالیت خوبی دارد. این در حالی است که او بر روی صندلی گهوارهای تنها در حال تکان خوردن است و سودی به همراه ندارد. این مشکل معمولا زمانی پیش میآید که به خصوص به ایدههای افراد توجهی نشود. این مساله باعث سرخوردگی افراد شده و مانع استفاده از راههای جدید و متفاوت میشود.
با توجه به اینکه نسلهای جدید که وارد بازار کار میشوند، افرادی هستند که با دهههای پیشین خود فرق داشته و بیشتر ایده پردازی میکنند، بیشتر باید به نظرات آنها توجه کرد. چرا که ممکن است این افراد خیلی زود دچار سندروم صندلی گهواره ای شوند.
دو نکته اساسی و در حقیقت دو تکنیک برای جلوگیری از بوجود آمدن چنین مشکلی برای یک سازمان، توجه بیشتر به ایدهها و عملی کردن آنها و از سوی دیگر غلبه بر ترس از تغییر است. اگر همواره آماده تغییر باشید و از آن استقبال کنید، کمتر به این سندروم دچار میشوید.