از یک دیدگاه کلی، بازاریابی ، فرآیند اجتماعی و مدیریتی است که افراد و سازمان ها از مجرای ایجاد ارزش و مبادله آن با یکدیگر می توانند نیازها و خواست های خود را تامین کنند.
در زمان کنونی باید بتوان بازاریابی را درقالب جدید یعنی” تامین نیاز مشتری ” مورد توجه قرار داد.اگر بازاریابی نیازهای مشتری را درک کند ، محصولات موردنیاز او را تولید و بالاترین ارزش را به او ارایه می کند.اگر بازاریاب نیازهای مشتری را درک کند ، محصولات مورد نیاز او را تولید و بالاترین ارزش را به او ارایه کند، به قمیت معقول تعیین ، اقدام به پخش و به شیوه ای اثربخش ترویج نماید ، در فروش آن ها مشکلی نخواهد داشت.در واقع به گفته پیتر دراکر ، هدف بازاریابی غیرضروری سازی فروش است.فروش و تبلیغ دو متغیر بزاریابی هستند.یعنی مجموعه ای از ابزارها و روش های بازاریابی که می توانند نیازهای مشتری را تامین و با وی رابطه برقرار سازند.
از یک دیدگاه کلی تر ، بازاریابی ، فرآیند اجتماعی و مدیریتی است که افراد و سازمان ها از مجرای ایجاد ارزش و مبادله آن با یکدیگر می توانند نیازها و خواست های خود را تامین کنند و از زاویه ای محدودتر، بازاریابی مستلزم ایجاد رابطه سودآوری و مبادله ای ارزشمند با مشتریان است.از این رو ،ما بازاریابی را به این گونه تعریف می کنیم : فرایندی که شرکت ها برای مشتریان ارزش ایجاد می کنند، با آنان رابطه ای قوی برقرار می کنند تا بتوانند از مجرای آن برای خود ارزش ایجاد کرده یا برارزش خود بیافزایند.